بوریچه مون

الیــــــــــــــــــــــــــــــــنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا و داداشــــــــــــــــی

سلام وجود خاله.سلام همکس من.چقــــــــــــــــــــــــــــــــــدر دلم میخواد الان پیشت باشم.ولی نمیشه.الان با شما تلفنی حرف زدم.گفتم خرسی خوبه؟گفتی داره غذا میخوره.گفتم بعدش میخوابه؟گفتی آله.بالش میذارم سر زیرش( زیر سرش) اینجولی.اینجولی.انگار که من میبینم.قربببببونت خاله.آرزومه بیام ببینمت.اگه مرتضی بیارم.یدونه خاله داری که اون هم بی معرفته.دوست دارم لحظه لحظه پیشت باشم.وقتی پاتو بوس میکنم بعد اون پاتو میاری بالا یعنی این دیگری هم بوس کنم میخوام برات جون بدم.بخدا نمیدونی چقدررررررر دوست دارم.جوووونمی.عمرمی.به سلامتی داداشی امروز یعنی شانزده آذر بیست و سه روزه شده.یادش بخیر.سخت بود.ساعت هفت و نیم کیسه آب مامانیت ترکید و ساعت بیست و دو شب دا...
16 آذر 1394
1